زمان:شش ماه قبل ،حدود ساعت هف بعدازظهر
مكان:يكي از خيابان هاي نزديك به تاتر شهر
بازيگربعدازاين:بازيگر_نوازنده جان من خيلي گرسنمه ،نهار هم نخوردم.............
بازيگر_ نوازنده:قربونت برم!
بازيگربعدازاين:خوب آ...........
بازيگر_ نوازنده:چرا زودتر نگفتي؟
بازيگربعدازاين:نه..........
.بازيگر_نوازنده:چي ميل داري؟..........
بازيگربعدازاين:من...........
بازيگر_نوازنده:يه جاي خوب هم پيشنهاد كن كه بريم
بازيگرازاين به شدت تحت تاثير قرار گرفته است واشك شادي در چشمانش حلقه ميزند.(لازم به توضيح است كه نياز به گريه نيست ولي اين بازيگربعدازاين زيادي لوس ويه كم محبت از جامعه نديده نيز هست بنابراين بي دليل گريه مي كند).
زمان:نه ماه قبل،حدود يازده شب
مكان:يه تاكسي
بازيگر_ نوازنده:واي عزيزم!تو ميلرزي؟اااااااااااا!تب هم كه داري!بيا پالتوي منو بپوش
پالتو را در مي آورد وروي شانه بازيگربعدازاين مي اندازد
زمان :همين امروز،ساعت هفت بعد ازظهر
مكان:خروجي سينما عصرجديد
بازيگربعدازاين:بازيگر-نوازنده من نهار نخوردم دارم از گرسنگي مي ميرم بيا بريم حليم بخوريم؟
بازيگر-نوازنده:ميدوني!اين فيلم خيلي شرافت مند بود.در حقيقت زاويه هاي فيلم برداري خيلي شبيه به.............
بازيگربعدازاين:من گرسنمه بيا بريم حليم بخوريم.
بازيگر- نوازنده:اين وقت شب؟مي تركيم!شكم هامون مي شه اي ي ي ي ي ي ي ي ي ينقد
بازيگر بعد از اين:يه كاسه كوچيك
بازيگر-نوازنده:(لطفا با لحن اينجور مواقع خودش بخوانيد)مگه تو نمي خواي بري خونه تون؟
زمان:يه چند روز ديگه كه هوا كلي سرده
مكان:نمي دونم
بازيگربعدازاين:واي ي ي ي ي ي ي ي ي دارم مي ميرم از سرما.
بازيگر-نوازنده:مي خواستي لباس گرم بپوشي.(سكوت)بيخود به من نگاه نكن من خودم سردمه.پالتو در بيار هم نيستم.
بازيگربعدازاين:من...................
بازيگر-نوازنده:همينه كه هست!
نتيجه اخلاقي:ميشه بازيگربعدازاين ديا لوگ هاش بيشتربشه؟