روزهاي اولي كه من تازه فهميده بودم وبلاگ چيه ،خيلي گشتم تا يه وبلاگ پيدا كنم كه درباره تاتر باشه ،كه پيدا نكردم.وخودم اوليش بودم كه به اسمي كه مي دونيد وبلاگ دار شدم.خيلي هم از اين قضيه به خودم مي بالم.خيلي دلم ميخواست كه تخصصي درباره تاتر بنويسم كه هنوز هم فكر مي كنم موقع ش نيست.اين كه چه تاتري رو صحنه س يا يه ذره سطح بالاترش يا نقد بر تاترها، كه تو روزنامه ها هست.اينم كه كي با كي چه رابطه اي داره و كي با كي ديشب شام خورده وچه كساني با هم در طول هفته چند بار مي خوابند رو كه عمو اسكندر هم مي دونه و به كسي ربط نداره.اينم كه كي مخلص كيه وكدوم وبلاگ نويس عاشق با نمكي و سبك نگارش خارق العاده اون يكيه چه ربطي به تاتر داره؟توي تاتر شهر اينا رو به هم مي گن.من امشب چند تا وبلاگ ديدم كه همش اين طوري بود.اعلام ساعت هاي اجرا تاتر شهر.تبليغ حميد امجد.تعريف دوستان از خوش تيپي همديگه.و اين كه جشنواره تاتر فجر داره شروع مي شه واين كه همه اين ادم ها چقدر با هم مهربونن و خيلي با هم حال مي كنن و........راستش حالم بد شد يا به قول اون هايي كه نقد شون كردم حسوديم شد.اخه اين خيلي پيشرفته و من عقب موندم از اين وبلاگ بازي جديد.من فكر مي كردم فقط خودم به نام تاترتو وبلاگ جفنگ مي بافم ولي ديدم كه تعداد خيلي بالاست!خسته نباشيد دوستان.خيلي خوش امديد.
روزي روزگاري يه دختره بود كه اينترنت براش خيلي مهم بود.فكر مي كرد از راه وصل شدن به اينترنت به همه دنيا دست پيدا مي كنه.البته با هيتلر نسبتي نداشت ولي از يرادران اميدوار خيلي خوشش ميومد.از اون جايي كه پدرش با جادوگر گوتل فاميل بود فكر مي كرد اينترنت چاره اي به جاي جهان گردي باشه.اون موقع ها به هركي مي گفتش اينترنت هر هر مي خنديدن و مي گفتن اه اه همون كه باهاش چت مي كنن؟مال بچه قرتياس ما مي خوايم چي كار.ولي اين دختره قصه ما از اون جايي كه خيلي لج بازه وتا اون چيزي رو كه مي خواد به دست نياره ول كن نيست رفت و فقط همين يه كارو ياد گرفت. يعني اينترنت بازي .بعدش اومد و به يكي از دوستاش ياد داد كه اينترنت يعني چي و چه كار هايي كه باهاش مي شه كرد.اون دوستش هم فكر كرد كه اينترنت رو ميشه از عقب وجلو كرد كرد .به همين خاطر با جديت اينترنت بازي رو از دختره ياد گرفت. ولي اين دختره يه بدي خيلي بد داشت اونم نداشتن پشتكار بود.به همين خاطر الان همون دوستش داره از طريق اينترنت بازي اپولو هوا مي كنه،با خارجي ها ارتباط داره،كلي دوست بازيگر ودايركتور داره كه نمايشنامه هاشو اجرا مي كنن كه البته نياز به گفتن نداره چون همه مي دونن.چون همه فيلم اجراشو ديدن.خلاصه كه اگه اين دختره يه كم پشتكار داشت ادم مهمي شده بود مثل اون دوست مهمش،نه؟
به به!ميبينم كه همه تاتري ها ماشاالله هزار ماشالله وبلاگ نويس شدن وبله ديگه......خبرهاي داغ از تنور نيومده مياد رو وبلاگ ها.انشاالله كه خيلي مباركه.